فرستنده :
محمد حسن اسايش
يكشنبه 90/9/13
اي مبتلاي غم که که جهان مبتلاي تواست پير وجوان شکسته ي اندر عزاي تواست
هم قبله گاه اهل سمک خاک در گهت هم سجده گاه خيل ملک کربلاي تواست
اي جان محترم که زجانهاي محترم چون ني ، نوازواقعه ي کربلاي تواست
اي بر لقاي دوست تو مشتاق وعالمي مشتاق خاک کوي تو بهر بقاي تواست
اي بر لب هواي تو مفتون وکشوري مفتون اشتياق تواندرهواي تواست
گلگون قبا زعکس شفق آسمان هنوز از هجر روي اکبرگلگون قباي تواست
در خون طپيد مرغ دل مجتبي چو ديد در خون طپيده قاسم نوکدخداي تواست
گرديداسير سلسله ي غم علي چوديد زنجيرکين بگردن زين العباي تواست
روحي فداک ، اي تن اطهر که از شرف خون خدا تويي وخدا خونبهاي تواست
جسمي وخاک ايسر انور که بر سنان آيات حق عيان زلب حق نماي تواست
گاهي بديرراهب وگه بر سر درخت گه بر فراز نيزه وگه خاک جاي تواست
گويم حکايت از بدنت يا که از سرت يا ازعيال بيکس وغمديده خواهرت...ادامه دارد
بند اول ترکيب بند مير زا يحيي خان مدرس اصفهاني -به نقل از شاهکارهاي ادبيات -ص 289
آراسته ي رضا