سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه خداوند، بنده ای را دوست بدارد، او را باآرامش و بردباری می آراید . [امام علی علیه السلام]
 
یکشنبه 90 آذر 13 , ساعت 8:57 عصر

سخن در مورد محرم و عاشورا بسیار است و هر چقدر اسرار و فوائد این نهضت بزرگ را بیان کنیم باز در برابر دریای بی کران آن قطره ای نسبت به دریا هستیم که نمی‌توانیم به عمق این حادثه سرنوشت ساز تاریخ برسیم .اما آنچه بیش از بیش در این عرصه اهمیت دارد ارتباط تنگاتنگ قرآن و عاشورا است به نحوی که قرآن را می‌توان در ثانیه به ثانیه و در هر سکانسی از این نهضت بزرگ  مشاهده کرد .

سکانس اول :در مسیر کربلا

وقتی از مدینه به سمت مکه حرکت کرد فرمود: «رَبِ‌ّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین» (1)

و آنگاه که به مکه رسید فرمود:(وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْیَنَ قَالَ عَسَی رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاءَ السَّبِیل)(2) در مکه همگان را به سوی کتاب خداوند  دعوت کرد و فرمود«وَ اَنا ادعوکم اِلی کتابِ اللَّه و سُنة نبیّهِ» (3)

شیخ مفید از شخصی به نام ضحّاک بن عبدالله نقل کرده که سپاهی از ابن سعد بر ما عبور کرد و آن سپاه ما را تحت نظر داشت و حراست و مواظبت می‌نمود. در حال عبور آن‌ها امام حسین(علیه‌السلام) این آیه‌ها را قرائت می‌کردند:

(وَلاَیَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لاَِّنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ: کسانی که راه کفر را پیش گرفتند، گمان نکنند که اگر به آنان مهلت می‌دهیم به سود آن‌هاست; نه، ما به آنان مهلت می‌دهیم فقط برای این که بر گناهان خود بیفزایند و برای آنان عذابی خوارکننده خواهد بود )(4)

 

سکانس دوم:بعد از شهادت

پس از شهادت امام و یارانش هنوز می‌توانیم این پیوند ناگسستنی بین عاشورا و قرآن را مشاهده کنیم آنجا که در روایت‌های مختلف نقل شده است که سر مبارک اباعبدالله قران می‌خواند :آنجا که از زید بن ارقم روایت شده است که می‌گوید من شنیدم که سر امام حسین این آیه را تلاوت می‌کرد.(5):(أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» (6)

و یا آنجا که آن مرد یهودی می‌گوید شنیدم که سر اباعبدالله این گونه می‌گفت: «وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ» (7)

 

 

سکانس سوم: قرآن و زیارت امام حسین 

یکی از اصولی که قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبی‌ها و تنفر از بدان و بدی‌هاست .

اگر به امام حسین علیه‌السلام سلام می‌گوییم ، از قرآن آموخته‌ایم که به پیام‌آوران آسمانی و رهروان الهی سلام می‌گوید:

( سلام علی نوح فی العالمین ، سلامٌ علی ابراهیم ، سلام علی موسی و هارون ، سلام علی آل یاسین) (8)

اگر به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله صلوات می‌فرستیم ، از قرآن یاد گرفته‌ایم که می‌فرماید:اِنّ اللّه و ملائکته یصلون علی النّبی (9) خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می‌فرستند و اگر ما بر بنی‌امیه و غاصبان حکومت حقّ و تبهکاران تاریخ بشریّت ، لعن و نفرین می‌کنیم ، باز از قرآن آموخته‌ایم که می‌فرماید:

(اِنّ الّذین یؤ ذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الاخرة ؛  آنان که خدا و پیامبرش را اذیّت می‌کنند، خداوند آن‌ها را در دنیا و آخرت لعنت می‌کند.)(10)

سکانس چهارم :قرآن و عزاداری

از نظر قرآن عزاداری ریشه‌هایی دارد اول روضه خوان خود خداست، سوره ای در قرآن است به نام سوره بروج که می‌فرماید:(قتل اصحاب الاُخدود و هم علی ما یفعلون بالمؤمنین شهود و ما نفقوا منهم الا أن یؤمنوا بالله العزیز الحمید)

سوره بروج می‌گوید مرگ بر اصحاب اُخدود، اصحاب اُخدود چه کسانی هستند؟ یک گودالی کندند، مؤمنین را ریختند در  گودال سوزاندند و این‌ها بالای گودال به تماشا نشستند و قرآن می‌گوید: این‌ها فقط به جرم اینکه مؤمن بودند سوخته شدند و قرآن روضه سوخته شدن این مظلومین مؤمن را می‌خواند پس اولین روضه خوان خود قرآن است. روضه‌اش، روضه اصحاب اُخدود است.(11)

 

سکانس پنجم:ماندگاری قرآن و عاشورا

رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) بارها می‌فرمود:(من در میان شما مردم دو چیز گران بها وامی‌نهم: یکی کتاب خدا و دیگری خاندانم و این هر دو هرگز از هم جدا نخواهند شد)

این کلام بلند نبوی نیز رازگشای جاودانگی حسین(علیه‌السلام) است. او فرزند پیامبر خدا و از عترت پاک اوست که جانش آکنده از حقایق گران است و قرآن کتاب ماندگار خداوند است و حسین(علیه‌السلام) جلوه گویای کتاب خداست و هر دو ماندگارند.(12)

سکانس ششم:ارتباط با قرآن و عاشورا

یکی از مهم‌ترین بحث‌ها در مورد قرآن کریم و دانشگاه عاشورا این است که چگونه ما می‌توانیم با این دو ارتباط برقرار کنیم و کدام ارتباط بیشتر می‌تواند زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد .

در مورد این سؤال که چگونه می‌توانیم با قران و عاشورا ارتباط برقرار کنیم می‌توان گفت که چهار نوع ارتباط وجود دارد :

1) ارتباط علمی با قرآن و دانشگاه عاشورا

در ارتباط علمی با قران می‌توان از  واژه شناسی قرآن، تفسیر قرآن، تاریخ قرآن و شناخت‌های گوناگونی که از این کانون ژرف می‌توان به دست آورد بحث و گفتگو کرد

در عرصه مسایل عاشورا هم همین ارتباط وجود دارد. یعنی می‌توان یک نوع ارتباط علمی با دانشگاه عاشورا برقرار کرد. مثل تاریخ نگاری عاشورا، تاریخ شناسی، عوامل به وجود آورنده عاشورا، دست آورده‌ای آن و … که نوعی ارتباط علمی است.

 

2)ارتباط تبرک جویانه

که این ارتباط یکی از گسترده‌ترین و وسیع‌ترین ارتباطی است که امروزه برقرار می‌شود . قرآن کریم، یادآور می‌شود که چشمان یعقوب به برکت پیراهن یوسف شفا یافت. البته ناگفته نماند، این نوع ارتباط اگر راه افراط بپوید یا آن که تنها راه ارتباط دینی باشد، تبدیل به یک فاجعه می‌شود. بوسیدن قرآن، از زیر قرآن گذشتن یا در آغاز سفر، خود را به قرآن متبرک کردن، همراه داشتن و خواندن قرآن برای شفای بیماران، استخاره گرفتن با قرآن و مانند این‌ها، نوعی ارتباط تبرک جویانه با این کانون ژرف معارف الهی است. در زمینه عاشورا نیز گریستن، سینه زدن، توسل جستن، همراه داشتن تربت و همراه میت نهادن آن، کام گرفتن با تربت امام حسین علیه‌السلام و… همه این‌ها جلوه های ارتباط تبرک جویانه با مکتب امام حسین علیه‌السلام است و این ارتباط، هیچ گاه محدود به شیعیان نبوده و نیست ..

3)ارتباط عملی

 

سومین ارتباط با قرآن کریم و عاشورا، ارتباط عملی است که کارسازترین و آموزنده‌ترین شیوه های ارتباطی است . خداوند می‌فرمایند «فمن کان یرجوا لقاء ربه فلیعمل عملاً صالحاً؛ کسی که مشتاق لقای پروردگار است، باید کار شایسته انجام دهد».

یعنی ارتباط علمی یا تبرک جویانه با یک مکتب، به تنهایی کارساز نیست؛ پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آ له فرمودند: «وقتی که فتنه‌ها و چالش‌ها و بحران‌ها چونان شب تیره، زندگی شما را فرا گرفت، بر شما باد به قرآن» یعنی بر شما باد عمل به قرآن؛ چرا که عمل به قرآن است که ما را از تاریکی‌ها به نور می‌کشاند، و بحران‌ها را از بین می‌برد؛ نه فقط پیوند تئوریک با مفاهیم قرآن؛ پیوند تئوریک با مفاهیم قرآن نجات بخش نیست اما اگر ما به قرآن، حضور اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی بدهیم، از همه بحران‌ها نجات پیدا می‌کنیم.

 در ارتباط با عاشورا نیز این گونه است. اگر ما به امام حسین علیه‌السلام به عنوان یک مقتدا نگاه کنیم، به عنوان یک اسوه و اسطوره ای که لباس عمل پوشیده است، اسطوره ای که به میدان آمده است، اسطوره ای که نمایش عملی از ارزش‌ها را به میدان آورده است؛ اگر مثل امام حسین علیه‌السلام، طاغوت ستیز باشیم و ذلت ستیز و خلاصه اگر امام حسین علیه‌السلام مقتدای عملی ما باشند، می‌توانیم تمام بحران‌های کنونی را پشت سر بگذاریم.اما متأسفانه مهم‌ترین فاجعه ای که امروز در میان سوگواران مکتب عاشورا وجود دارد، این است که از یک سو ارتباط‌های تبرک جویانه اوج گرفته است و از سوی دیگر پیوندهای عملی سست و ضعیف شده است. (13)

پی نوشت ها :

1)قصص/ 21

2)قصص/ 22

3)تاریخ طبری، ج 3، ص 28

4)آل عمران / 178

5)بحارالانوار، ج 45، ص 121.

6)کهف /9

7)شعراء / 227

8)صافات

9)56 احزاب

10)احزاب / 57

11)3تا7 بروج

12) بحارالانوار، ج25، ص215

13)عرفان



لیست کل یادداشت های این وبلاگ